محل تبلیغات شما
توی خواب دیشبم، خوابیده بودم و خواب میدیدم، خواب میدیدم که برگشتم به سال اول دوره لیسانس، بی اختیار دنبال کسی میگشتم دنبال یه نفر با کفش های کلاسیک قهوه ای، کیف کتابی چرم قهوه ای و کت ضخیم بلند مشکی . توی خواب خودم، آگاهتر بودم میدونستم دارم خواب میبینم، میدونستم دنبال کی میگشتم. هوای خنک پاییز، مثل هوای الان بود ، جلوی ایستگاه سرویس دانشکده علوم دامی،. هنوز ایستاده بودم، همونقدر سر به هوا سرویس داشت میرسید و میرفت دانشکده منابع، هرچقدر سر گردوندم

"سیگارتو آهسنه روشن کن..."

چونی بی من ؟ #همایون_شجریان

دلبر که جان فرسود از او...

خواب ,سرویس ,میگشتم ,سر ,قهوه ,توی ,توی خواب ,، جلوی ,بود ، ,هوای الان ,جلوی ایستگاه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آرام بی قرار